لحظه لحظه هاتون شکلاتی

1
[نمای بیرونی - دختر به پسر نزدیک میشود...]
مکثی کوتاه
دختر : سلام
پسر : سلام... اینجا بشینیم؟
دختر به کمی دورتر اشاره میکند : نه اونجا بهتره.

2
[نمای بیرونی - دختر روی سکوی کوچکی نشسته، پسر مقابلش ایستاده است. چند جوان کمی دورتر پشت به صحنه ایستاده اند و مشغول خندیدن هستند]
سکوت و نگاه....
پسر سیگاری آتش میزند

3
[نمای بیرونی (مشابه صحنه ی قبل)]
دختر و پسر مشاجره میکنند. صداها نامفهوم است. دختر گریه میکند. پسر کمی مینشیند، دوباره بلند میشود. بحث میکنند. فریاد میزنند.
پسر مینشیند. اشکهای دختر را پاک میکند.

4
[نمای بیرونی - جوانهایی که در صحنه ی قبل مشغول خنده بودند از صحنه خارج میشوند]
دختر و پسر آرام شده اند. سکوت...
نگاهشان به هم می افتد، ناخودآگاه به خنده می افتند.

5
[نمای داخلی - دختر و پسر در کافی شاپ خلوتی نشسته اند. روی میز یک جلد کتاب حافظ به چشم میخورد]
به گرمی مشغول حرف زدن هستند و چای مینوشند.
صداها نامفهوم است. کمی بعد کتاب را برمیدارند و با هم میخوانند...
نور صحنه کم میشود.

پـــــایــــان


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تــاریـخ شنبه 23 دی 1391برچسب:, ساعـت 19:21 به قـلـم دختر شکلاتی |